حکایت مرد خیال باف از کلیله و دمنه

مرد خیال باف از کلیله و دمنه

کَلیله و دمنه از جمله کتب باستانی هند است که بیش از 2000 سال پیش به زبان سانسکریت نوشته شده است. آورده‌اند در شهری مرد بی‌نوایی زندگی می‌کرد که در همسایگی او بازرگانی سکونت داشت که روغن حیوانی می‌فروخت. بازرگان، هرگاه معامله‌ای می‌کرد، به‌اندازه توان و بضاعت خویش به همسایه خود روغن مجانی می داد! مرد بی‌نوا، روغن‌ها را به قدر نیاز، مصرف می‌کرد و مازاد آن را در کوزه سفالی می‌ریخت. بعد از مدتی کوزه پر شد! لطفاً ادامه داستان را در ویدیو دنبال نمایید.

توضیح 1: روایت این داستان از کتاب کَلیله و دمنه، با قلم نصرالله منشی و با اندکی تغییر نقل شده است.

توضیح 2: تلفظ لغت کلیله:
لغت‌نامه دهخدا: کلیله [ ک َ ل َ / ل ِ ]

توضیح 3: تلفظ لغت دمنه:
لغت نامه دهخدا: دمنه . [ دَ ن َ ] فرهنگ فارسی عمید: /demne/

در این ویدیو تلفظ به صورت کَلیلِه و دِمْنه در نظر گرفته شده است.

نوازنده موسیقی: خانم تارا قهرمانی

لطفاً برای حمایت از ما، این کانال را دنبال کنید تا امکان ساخت ویدیوهای بیشتر فراهم گردد.

از آنجایی که ویدیوهای این کانال به صورت کاملاً اختصاصی و با کسب اجازه از صاحبان اثر تهیه می گردد؛ هرگونه بازنشر آن در سایر رسانه ها، فقط با دریافت اجازه از این کانال امکان‌پذیر است.

مشاهده ویدیو:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *